از دست رفته...

از دست رفته...
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱. همه‌جا حرف اربعینه، امسال دیگه تقریبا همــــه دارن میرن، همسر هم داره میره و تا اینجای کار جور نشده که برم، همسر میگه از خیر اربعین بگذر، عید میریم، ولی مگه میشه ذهنت و قلبت بیخیال بشه، وقتی تجربه‌اش کردی، وقتی توی اون حال و هوا نفس کشیدی، وقتی شب اربعین، باب القبله ضریح رو دیدی... مگه میشه...

۲. بعد دو سال و اندی مجازی برداشتن واحدها، بلاخره جرات کردم و این ترم رو حضوی برداشتم، میدونم پشیمون میشم، هم چون جسمم نمیکشه، هم کارهای موسسه هست و هم آخرای ترم میخورم به خرید جهیزیه و داستانای سرهم کردن عروسی، ولی بازم حضوری برداشتم بلکه یکم مثل بچه آدم درس بخونم! 

حساب کردم همینطور پیش برم نهایت دو ترم دیگه کارشناسیم تمومه!

۳. بعد سه هفته نسبتا مجردی زندگی کردن بدون حضور والدین و خواهربرادرها، حالا که برگشتن، این حجم از شلوغی خونه کمی تحملش سخته، البته قبلش هم زیادی ساکت بود! کلا تکلیفم با خودم مشخص نیست!

۴. توی این سه هفته نسبتا مجردی، اندازه یه نصفه روز رفتیم سفر خونه اقوام همسر و یه نصفه روز خونه اقوام من؛ از چیزی که انتظار داشتم بهتر پیش رفت و خوش گذشت واقعا 

۵. اینجوریه که یه عالمه کار دارم ولی گرما مثل بستنی آب شده باعث شل شدن بدنم میشه و درنتیجه هیچی به هیچی

 

lost ..
۱۳ شهریور ۰۱ ، ۲۰:۰۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

۲۲ سالگی عزیز

تو هم با تمام خوشی‌ها و ناخوشی‌ها گذشتی و تمام شدی و با من جز کوله‌باری از خاطرات و تجربه‌ها چیزی نماند. اما وزنه خاطرات تو برای من سنگین‌تر از سال‌های گذشته است

۲۲سالگی عزیز، لحظات زیادی را در این سن از دست دادم که جزء مفیدی از زندگی به حساب نخواهد آمد و برایشان تاسف خواهم خورد، لحظات متفاوت و جذابی را با تو تجربه کردم که خاطراتش تا ابد با من خواهد ماند و تو نیز خالی از لحظات غم‌انگیز و دردناک نبودی که امیدوارم رهایشان کنم.

 

و اینک

 

۲۳ سالگی عزیز

از هم‌اکنون در انتظار انجام برنامه‌هایی که ریخته‌ام هستم، با ما راه بیا و بگذار به خوبی بگذری

با تشکــــر!

lost ..
۲۴ مرداد ۰۱ ، ۱۵:۱۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۷ نظر

ولی این زنده برگشتن از روضه، خودش معجزه است...

lost ..
۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۵:۲۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

با اینکه چندسالی گذشته اما هنوزم محرم برای من مساوی با همون دهه خاصه، همون حال و هوا، همون بچه‌ها، همون حس بی‌نظیر، اون روضه‌های آخر شب متفاوت، ده روز دل کندن از دنیا؛

عمیقا دلتنگم برای خودم توی اون روزها

برای اون حجم از خلوص

 

 

 

 

 

کاش بازم تکرار بشه 

lost ..
۰۷ مرداد ۰۱ ، ۱۹:۳۹ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

دوباره نتونستم عصبانی نشم، نتونستم خودداری کنم، نتونستم سکوت کنم! و دوباره خاکسترهای رو به آرام شدن، شروع می‌کنن به شعله کشیدن، من از خودم می‌ترسم، به خودم میگم چند صباحی رو تحمل کن و تموم میشه اما من از خودم می‌ترسم، از اینکه نتونم درست شروع کنم این شروع تازه رو، از اینکه این پایه‌های تازه ساخت رو محکم نشده ویران کنم، از خراب شدن این به ظاهر آخرین امید می‌ترسم... 

به قول نادر ابراهیمی:

حال را می‌شود با درد گذارند اما تصور دردآلود بودن آینده و دوام بدون دگرگونی حال، انسان را از پا درمی‌آورد.

lost ..
۲۲ تیر ۰۱ ، ۱۳:۰۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

مامان میگه هرچی لباس میبینم به دلم نمی‌شینه!

یه لحظه مکث کرد گفت لباس که به دل آدم نمی‌شینه!

میگم پس چی؟

میگه اون عشقه که به دل آدم می‌شینه!

 

 

 

یک دقیقه سکوت برای جمله سنگین دایی در شرف عاشقی!

lost ..
۱۸ تیر ۰۱ ، ۱۶:۰۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

lost ..
۱۲ تیر ۰۱ ، ۰۰:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

پرنده تو کوچه پر نمی‌زد، تا اینکه من چرخ ماشین رو یه جوری انداختم تو جوب که نه جلو میتونستم برم نه عقب!

دقیقا صدای تق افتادن چرخ تو جوب که اومد، اون همسایه با موتورش درجا وایساد کنارمون و همسایه‌ی دیوار به دیوارمون از ناکجاآباد پیداش شد و اون همسایه دیگه و اون یکی و اون یکی و اون یکی، قشنگ ۷، ۸ تا آقا به فاصله یک دقیقه کنار ماشین بودن، شرایط جوری شد که کلا از ماشین پیاده شدم، ماشین رو دادم دستشون که هرکار دوست دارن بکنن!

 

lost ..
۰۸ تیر ۰۱ ، ۲۰:۱۲ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱ نظر

شب امتحان، اونم درسی که منبعش عربیه و تو طول ترم کتابش گوشه قفسه خاک خورده و دقیقا درسی که به خاطر غیبت اضافه نزدیک بوده حذف بشه و نمره صفر درج بشه که با کلی خواهش میکنم به حق یه تازه عروس که کلی کار داره از حذفش بگذرین، از دم وروی حذف برش گردوندی رو میخوای بشینی بخونی و همینجوری تیری در تاریکی سرچ میکنی ترجمه کتاب فلان و میبینی ترجمه داره و طاقچه دارتش و میری میبینی تو طاقچه بی‌نهایت گذاشتنش! و تو از داییت اشتراکش رو گرفتی!

این اگر معجزه نیست پس چیه!

lost ..
۰۲ تیر ۰۱ ، ۰۲:۳۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

برادرشوهرت پاشه از اصفهان بیاد، اون دوتا برادر دیگه‌اش هم باشن، پی‌اس هم باشه

فاتحه اون شوهر رو باید خوند!...

lost ..
۲۷ خرداد ۰۱ ، ۱۰:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر