تراوشات نیمهشب
سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۴، ۰۱:۴۶ ق.ظ
خونه تاریکه
سینک از تمیزی برق میزنه
لباسهای شسته شده پهن شدن
خونه جارو شده
از وضعیت خونه راضیم
پسرکم خوابِ خوابه
دخترکم توی حوض دلم جا خوش کرده و آرومه
فقط صدای بوق ماشین همسایه اذیت میکنه
توی روزمرگی و دغدعههای مختلف غرق شدم، از باشگاه فرستادن مامان، تا پوسیدگی دندون پسرک، تا خوندن متن دورههایی که خریدم، تا اون جلد کتابی که پشت گوش انداختم و به زودی بابتش مواخذه میشم، تا فرستادن فرشها به قالیشویی و....
صدای دزدگیر ماشین همسایه قطع نمیشه
کاش یکی به دادش برسه!
کاش یکم منظم شم، یکم مستقلتر، یکم توانمندتر...
بازم الحمدلله علی کل حال
۰۴/۰۷/۱۶