از دست رفته...

از دست رفته...
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

اتفاقات اخیر

يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۲، ۱۱:۴۳ ب.ظ

۱. چند وقت پیش رفته بودیم جهازچینون یکی از رفقا، پسرکم رو تازه خوابونده بودم و داشتم وسایل رو جابه‌جا می‌کردم و سر اون دوتای دیگه غر می‌زدم که چقدر لفتش می‌دید و تندتر کار انجام بدید، نور میگه دیگه واقعا مثل مامانا شدی!!!

از صدقه‌سر پسرک که وقتی برام باقی نگذاشته بلاخره عادت کردم سریع کار انجام بدم تا بتونم خونه رو تمیز نگهدارم

۲. بزرگترین معضل این روزهام صداست! صدای بچه‌های همسایه، صدای موتورهایی که ویراژ میدن، صدای اگزوزهای نامتعارف ماشین‌ها، صدای بوق‌های نابه‌جا؛ پسرک بدخوابه و به صدا حساس، با یه صدای بلند تمام زحماتم در خوابوندنش به فنا میره! اگر وسیله نقلیه دارید خیلی مراقب باشید که آلودگی صوتی ایجاد نکنید، بعضا حق‌الناس میشه!

۳. توی دوره‌ای که منتظرش بودم شرکت کردم، یه افق روشن توی کارهامه، خیلی امید دارم که اون چیزی که می‌خوام بشه!

۴. آخرین جلسات اشنایی دایی کوچیکه با زن‌دایی آینده‌اس، هرچند ک من هنوز این عروس آینده رو ندیدم! ان‌شاءالله به خیر بگذره

۰۲/۰۸/۱۴ موافقین ۱ مخالفین ۰
lost ..

نظرات  (۱)

انشاءالله که خیره :دی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">