برای ثبت این روزها
جمعه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۲۷ ق.ظ
روز ولادت حضرت معصومه خواسته بودم که شیرینی ولادتشان، تولدت را با تولد برادرشان پیوند بزنند، عیدی هم که آدم خوب و بد ندارد، به همه میدهند، این شد که شام ولادت چشم به این جهان گشودی!
عزیزمن، پسر دوست داشتنیام
از لحظهای که تو را در آغوشم گذاشتند و تو با چشمان هوشیارت نگاهم کردی انگار که جوانهای خورده باشد توی قلبم سبزِ سبز.. هربار که در آغوشم میگیرمت جوانه دلم رشد میکند و من عهد کردم تو را برای خودم نخواهم، برای پا به رکابی بخواهم، خیلی نگذشته از آخرین باری که باهم رسیده بودیم پابوس امام رضا و یادت هست که چه گفتمت؟ گفته بودم درگاه این خانه بوسیدنیست یادت نرود سر خم کنی مقابل این آستان، حالا که پا گذاشتی در این دنیا راه، همان راه قبل است، به زودی راهی خواهیم شد پابوس همان که تو نذر اویی.. انشاءالله
۰۲/۰۳/۱۲
مبارک باشهههههه :)))))
چه خبر خوبی بود :)))))