از دست رفته...

از دست رفته...
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

4

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۴۸ ق.ظ

۱. به معنای واقعی توبه کردم از اینکه بدون بررسی کار قبول کنم! هر یک خطی که میخونم سه دور به روح نویسنده‌اش درود و صلوات می‌فرستم! یعنی هیچ کاری تا حالا اینجوری رس‌ـم رو نکشیده بود! کم مونده گریه کنم از دستش! نه اینکه از پسش برنیام، نه! مسئله اینه که خل بازیای نویسنده تو متن مغزم رو داره میپوکونه! 

۲. اخیرا مرغ آمین سر اون حرفایی که میزنم و نباید جدیش گرفت میاد میشینه بالای سرم! پریروز گفتم دلم میخواد مریض شم یه مدت هیچکس کاربه کارم نگیره اد همون روزش سرماخوردم! اونم وقتی که جمعه باید برم همایش! چرا خب!

۳. الگوی دامن برش کردم بنظرم یک ذره خیلیییی کم کج بود، حوصلم نگرفت درستش کنم گفتم خوبه! حالا که دوخته شد دیدم واقعا ترک‌های دامن کج شده! حالا بیا و درستش کن! 

 

 

ته کشید!

۰۰/۱۰/۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
lost ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">