از دست رفته...

از دست رفته...
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۲ مطلب در آبان ۱۴۰۲ ثبت شده است

ساعت ده شبه، نشستم وسط سرما با لباسی که گرم نیست، روی صندلی ایستگاه اتوبوس، پسرک بغلمه، خوابه، ی کاپشن سنگین تنش کردم سرمانخوره، حالش خوب نیست، داره دندون درمیاره، تب داره، گریه میکنه، همسر منتظر نوبت دکتره، احتمالا یک ساعت و نیم طول بکشه تا نوبتمون بشه، نمیتونم برم تو ساختمون، همین که وارد جاهای بسته میشم پسرک بیدار میشه و گریه میکنه، چند شبه بدخوابی پسرک دامن‌گیرمون شده، خوابم میاد، خستم، غمگینم و کمی علاقه‌مند به گریه، پسرکم بی‌حاله، زبر چشماش تیره شده، نگاهش می‌کنم و قلبم میشکنه، میگن دو سه روز دیگه خوب میشه ولی هر ساعتی که میگذره برام درده، مستاصلم، شکننده‌ام و فقط منتظرم این روزها برن و دیگه برنگردن

lost ..
۳۰ آبان ۰۲ ، ۲۲:۱۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

۱. چند وقت پیش رفته بودیم جهازچینون یکی از رفقا، پسرکم رو تازه خوابونده بودم و داشتم وسایل رو جابه‌جا می‌کردم و سر اون دوتای دیگه غر می‌زدم که چقدر لفتش می‌دید و تندتر کار انجام بدید، نور میگه دیگه واقعا مثل مامانا شدی!!!

از صدقه‌سر پسرک که وقتی برام باقی نگذاشته بلاخره عادت کردم سریع کار انجام بدم تا بتونم خونه رو تمیز نگهدارم

۲. بزرگترین معضل این روزهام صداست! صدای بچه‌های همسایه، صدای موتورهایی که ویراژ میدن، صدای اگزوزهای نامتعارف ماشین‌ها، صدای بوق‌های نابه‌جا؛ پسرک بدخوابه و به صدا حساس، با یه صدای بلند تمام زحماتم در خوابوندنش به فنا میره! اگر وسیله نقلیه دارید خیلی مراقب باشید که آلودگی صوتی ایجاد نکنید، بعضا حق‌الناس میشه!

۳. توی دوره‌ای که منتظرش بودم شرکت کردم، یه افق روشن توی کارهامه، خیلی امید دارم که اون چیزی که می‌خوام بشه!

۴. آخرین جلسات اشنایی دایی کوچیکه با زن‌دایی آینده‌اس، هرچند ک من هنوز این عروس آینده رو ندیدم! ان‌شاءالله به خیر بگذره

lost ..
۱۴ آبان ۰۲ ، ۲۳:۴۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر